افسانه لغو کنسرت ها و ماجرای پیراهن عثمان


پاسخ به :   «چه می کنند این "خودسرها" !»


ماجرای دروغ لغو سریالی کنسرت ها در مناطق مختلف ایران پیراهن عثمانی است که جریان حیله و تزویر در فضای مجازی به بهانه آن به دنبال جریان سازی کاذب علیه نیروهای ارزشی است و دوستان عنایت داشته باشند تا با برخی تصمیمات شتابزده آب به آسیاب دشمن نریزند و خواراک تبلیغاتی برای آن ها فراهم نکنند اقدامات خودسرانه و شتاب زده اقلیتی ناچیز باعث متهم شدن جمع کثیری و معکوس جلوه دادن حقانیت مدعای منتقدان دلسوز جامعه بواسطه تبلیغات فرزندان معنوی معاویه در عصر حاضر است



مدتی است برخی از چهره های منتسب به جریان اصلاح طلب یعنی همان شوالیه های روز های آفتابی، همان شیفتگان صلح و آشتی، همان انتقاد پذیران با ظرفیت، همان دست به قلم های خدوم  و همان روشنفکران درد بی درمان دیده و ... برای لغو کنسرت های موسیقی مرثیه سرایی می کنند و از کارهای پیژامه پوشان دلواپس در تاریکی شب های دیجور افسانه ها می گویند!

برخی قصه هایی که تعریف می کنند مخاطب را به یاد آن حکایت می اندازد که می‌گفت؛ امامزاده یعقوب را بالای مناره مصر، پلنگ خورده است! به او گفتند؛ امامزاده نبود و پیغمبرزاده بود، یعقوب نبود و یوسف بود، بالای مناره نبود و در صحرا بود، مصر نبود و کنعان بود، پلنگ نبود و گرگ بود و قضیه از اصل هم دروغ بود چون گرگ حضرت یوسف(ع) را نخورده بود و این دروغ را برادران او، یعنی اجداد همان‌هایی ساخته بودند که امروز به هر چیزی چنگ می اندازند تا جریان حیله و تزویر را دوباره احیا کنند!

سرکار خانم عاطفه حسینی و دیگر دوستان آنتی دلواپس، بهتر است عنایت داشته باشند که لغو کنسرت های محمد اصفهانی و افتخاری ربطی به جریان خاصی ارتباط ندارد درگیری داخلی بین برگزار کنندگان کنسرت محمد اصفهانی بر سر مسائل مالی علت لغو کنسرت مذکور بوده و در کرمانشاه هم تصمیم داوطلبانه علیرضا افتخاری مبنی بر لغو کنسرت به احترام برگزاری چهلمین روز شهدای مدافعین حرم دلیل اصلی لغو کنسرت است بنابراین افسانه سرایی سرکار خانم عاطفه حسینی و دوستانشان صرفا یک دروغ شاخدار است اما بر فرض محال که مدعای شما درست باشد! این تعبیرهایی که در گزارشتان به کار بردید حاکی از ضعف و بی لیاقتی دولتی نیست که سنگ آن را به سینه می زنید؟!  یعنی واقعا دولتی عریض و طویل  با این همه اعوان و انصار و مخصوصا آنتی دلواپس هایی مثل شما، عُرضه مقابله با یک عده دلواپس و به تعبیر شما پیژامه پوش در تاریکی شب های .... را ندارد؟!

ماجرای دروغ لغو سریالی کنسرت ها در مناطق مختلف ایران پیراهن عثمانی است که جریان حیله و تزویر در فضای مجازی به بهانه آن به دنبال جریان سازی کاذب علیه نیروهای ارزشی است و دوستان عنایت داشته باشند تا با برخی تصمیمات شتابزده آب به آسیاب دشمن نریزند و خواراک تبلیغاتی برای آن ها فراهم نکنند اقدامات خودسرانه و شتاب زده اقلیتی ناچیز باعث متهم شدن جمع کثیری و معکوس جلوه دادن حقانیت مدعای منتقدان دلسوز جامعه بواسطه تبلیغات فرزندان معنوی معاویه در عصر حاضر است

تعلیقه‌ای بر افاضات سید جلیل القدر ناصر خان قوامی(دمّر الله اوهامه)!!


 


استاد قوامی: «در انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم مردم به روشنی رای دادند تا تحولات مهمی در عرصه‌های داخلی و خارجی به وجود بیاید.»


تعلیقه: ملاک و معیار جناب استاد در تعیین  روشنی رای مردم مشخص نیست! در انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم و نهم هم همین مردم رای دادند آن موقع رایشان سیاه بود و مبهم و این همه کینه و نفرت جریان متبوع ایشان را به دنبال داشت و حالا در دوره یازدهم لابد این مردم از مریخ آمدند که پیامشان روشن شده!

 

استاد قوامی: «مشکلات بسیاری در نتیجه عملکرد منفی مدیران و معاونان رده بالا، میانی و پایینی در کشور ایجاد شده بود که مردم پای صندوق‌های رای رفتند تا این مشکلات حل شود. به بیان دیگر مردمی که دو سال پیش به پای صندوق‌های رای آمده بودند به دنبال تغییر در این شرایط و تحول در مدیریت داخلی و خارجی کشور بودند.»


تعلیقه: به زعم و گمان آقای قوامی  کلا مملکت در حال فروپاشی بود دولت قبل هم هیچ کاری نکرده بود و به یکباره جناب آقای قوامی و دوستانشان گریبان پاره کردند و ید بیضای اصلاحات را بیرون آوردند و عصای تدبیر بر زمین انداختند و .... واقعا نام این سخنان را می‌توان انتقاد گذاشت!! صاحب نظران در مورد این مساله سکوت کردند(البته سکوتشان علامت رضایت نیست بلکه معتقدند ارزش جواب دادن ندارد)


استاد قوامی: «در این میان ضمن تشکری که از رییس‌جمهور و مذاکره‌کنندگان هسته‌ای برای دست و پنجه نرم کردن با شش قدرت بزرگ دنیا باید داشت، باید تاکید کنم که در این دوسال هیچ تحولی در مدیریت داخلی کشور به وجود نیامده است. اکثر استاندارانی که انتخاب شده‌اند با دولت همسو نیستند و ٨٠‌درصد معاونان دولتی هم در شهرستان‌ها از دولت قبل هستند.»


تعلیقه: نتیجه این که دولت جدید همه کارهایش خوب است و مملکت هم رو به رشد و ... فقط تنها مشکلی که هست این است که چرا همه رفقای آقای قوامی پست و مقامی ندارند!


استاد قوامی: «همین باعث شده است که ما در مواقع زیادی شاهد باشیم که استانداران به خواسته‌های مردم توجهی نکنند. بدون شک اگر در عرصه سیاست داخلی دولت اقدام به‌جا و مناسبی نداشته باشد در سیاست خارجی هم شکست خواهد خورد.»


تعلیقه: در اینجا مراد از «خواسته‌های مردم» همان رفقای آقای قوامی است در سال 88 هم شاهد بودیم که این گروه در عین این که در اقلیت بودند خود را «مردم» به حساب می آوردند چون کیفیت رایشان خیلی بالاست!


استاد قوامی: «از سوی دیگر با ادامه روندی که از دو سال پیش به کار گرفته شده و ادامه می‌یابد به نظر می‌رسد که ما انتخابات‌های موفقی هم در سال جاری نداشته باشیم مگر اینکه دولت به فکر تحول در عرصه داخلی بیفتد.»


تعلیقه: جناب آقای قوامی از چند ماه قبل از برگزاری انتخابات اعلام آمادگی می‌کنند که در صورت رای نیاوردن دوستانش مشروعیت انتخابات را زیر سوال ببرند و چه دلیلی مهم‌تر از این که دوستان ایشان رای نیاورده! اساسا انتخابات موفق یعنی حزب متبوع ایشان رای بیاورد و لاغیر! و رای مردم هم در غیر این صورت دیگر روشن نیست و مبهم و تاریک است یعنی ملاک وضوح و روشنی رای مردم انتخاب دوستان ایشان است.


استاد قوامی: به نظر من مهم‌ترین کاری که دولت باید برای ورود به عرصه سیاست داخلی انجام بدهد این است که کابینه را ترمیم کند. معاونان سیاسی، بخشداران و فرماندارانی که از دولت سابق به یادگار مانده‌اند تغییر کنند. من شخصا معتقد هستم که وجود استانداران و فرمانداران غیر همسو به پایگاه اجتماعی دولت تدبیر و امید ضربه بزرگی وارد خواهد کرد. ما می‌بینیم که مردم از این روند به‌شدت ناراضی هستند و خواهان تغییر در عرصه سیاست داخلی هستند که دولت باید در این راستا قدم‌های بزرگی بردارد که هم در سیاست خارجی موفق‌تر شود و هم پایگاه اجتماعی وسیعی را که دو سال پیش به امید تحول در عرصه‌های داخلی و خارجی به پای صندوق‌های رای رفتند هم از دست ندهد. البته تا به حال تذکرات زیادی در این مورد به دولت داده شده است که بدنه اجرایی را در شهرستان‌ها با خود هماهنگ کند اما متاسفانه دولت توجه آنچنانی به این موضوع نکرده است.


تعلیقه: در این بند استاد قوامی راهکاری برای حل مشکلات در انتخابات آتی می‌دهد تغییر فرمانداران، استانداران و ... و از طرف دیگر استفاده بیشتر از اصلاح طلبان، و...

در انتخابات ریاست جمهوری دوره نهم هم همین دوستان اصلاح‌طلب هاشمی رفسنجانی را به شدت تخریب می‌کردند اما وقتی دیدند کاندیدای مورد نظرشان با رای حداقلی از گردونه رقابت حذف شد و آقای هاشمی علی رغم تخریب آن‌ها به دور دوم راه پیدا کرد شروع به حمایت از آقای هاشمی کردند اما نکته جالب این است که حمایت این چهره‌های تندرو  و برخی واکنش‌ها و اظهاراتشان باعث شد که با کمال ناباوری احمدی‌نژاد رای بیاورد!

از این دست اتفاقات در این دو دهه اخیر  زیاد شاهد بودیم اما این که آقای قوامی و دوستانشان هنوز هم فکر می‌کنند مشی سیاسی تند و افراطی ایشان و دوستانشان هنوز هم مشتری خواهد داشت خوابی است که اضغاث احلامش نامند!  

داریوش قنبری: 80 درصد نمایندگان باید اصلاح طلب باشند!


صدای اقلیت جزم اندیش و افراطی بیش از وزن واقعی آنان در جامعه نمود دارد


سخنرانی داریوش قنبری سخنگوی فراکسیون اصلاح طلبان در مجلس هفتم، هشتم و نماینده مردم ایلام در نشست اصلاح‌طلبان و حامیان دولت در شهرستان البرز حاشیه هایی داشته که به برخی از این حاشیه ها اشاره ای مختصر می شود.


جناب آقایب داریوش قنبری در این سخنرانی مدعی شده، «در آخرین انتخابات ریاست جمهوری، اصول‌گرایانی همچون آقایان ولایتی و محسن رضایی از گفتمان اصلاح‌طلبی در تبلیغات انتخابات خود استفاده کردند.» البته دقیقا مشخص نیست این استفاده چه نوع استفاده ای بوده! ولی نکته جالب در بیانات و افاضات جناب ایشان و هم مسلکانشان این است که کلا دولت دکتر روحانی، و اساسا رای همه عالم و آدم مرهون زحمات بی دریغ اصلاح طلب هاست!

 جناب آقای قنبری تحلیل های ذی قیمت خود را ادامه داده و می گوید:  «در انتخابات سال 92 اصول‌گرایان تندرو به رغم امکانات بالا و رسانه‌های زنجیره‌ای که در اختیار داشتند، وزن بسیار پایینی داشتند، ... تنها آرایی که به آقای جلیلی داده شد نشان‌دهنده میزان وزن آنهاست و با تداوم این روند، وزن و جایگاه آنان پایین‌تر هم خواهد آمد، البته صدای اقلیت جزم اندیش و افراطی بیش از وزن واقعی آنان در جامعه نمود دارد.»

جناب آقای قنبری دیگر اشاره نکردند که ایشان از چه ترازویی برای وزن کردن جریان های سیاسی کشور استفاده می کنند و از کدام میدان تره بار سیاسی این ادبیات فاخر تحلیل و این قدرت اقناع بالای خود را کپی برداری کردند؟! وی از جزم اندیشی گله می کند و از پایین بودن وزن و در اقلیت بودن افراطی ها سخن می گوید اما نمی دانم چرا در ادامه به یکباره جزم اندیشی برای ایشان شیرین می شود که به صورت دستوری و امر همایونی بیان می کنند:«بایستی مجلس آینده نمود واقعی آرای ملت بوده و 80 درصد نمایندگان اصلاح طلب باشند.» جناب آقای قنبری ای کاش به حرف های جناب حجت الاسلام(البته دقیقا نمی دانم مراد کدام اسلام است) سید ناصر قوامی گوش می کردید و حرف های کلیشه ای نمی زدید! باور کنید ملت از کلیشه ای حرف زدن آقایان خسته شدند!

 

بایستی مجلس آینده نمود واقعی آرای ملت بوده و 80 درصد نمایندگان اصلاح طلب باشند.

نتیجه انتحابات مجلس 94 با غلبه کدام جریان سیاسی خاتمه می یابد؟ پاسخ این سوال زیاد مهم نیست مهم این است که جریان غالب بداند این رای امانتی است دست او و در پیشگاه خداوند باید پاسخگو باشد. کسی که در مقابل مردم و حقوق آن ها پاسخگو نیست مطمئنا در پیشگاه الهی هم حرفی برای گفتن ندارد!

 

یک فعال اصلاح طلب: اصولگراها تروریست‌اند

           یک فعال اصلاح طلب: اصولگراها تروریست‌اند!!

علیرضا کفایی در متنی با عنوان « استحاله‌طلب یا اصلاح‌طلب؟ تعریف سخیف از اصلاحات و اصلاح‌طلبی» که در تاریخ 22 اردیبهشت 94 در سایت خبری ـ تحلیلی «مهرنامه» منتشر شد با ادبیاتی تند و مغرضانه به تخریب جریان اصولگرایی پرداخت و مدعی شد: تفکر خشونت و ترور در تلقی اصولگرایی پرورش یافته و زیاد است!

 

«در برخی از نظرات و اندیشه‌های آنان و یا لااقل بخشی از این گروه می‌توان خشونت عریان و بی رحمی و سرکوب و حتی ترور را بالعیان مشاهده کرد. چنانکه نظراتی را ابراز کرده اند که بسیار وحشتناک و برداشتی هراس انگیز و خوفناک از اسلام رحمانی به اذهان متبادر می‌سازد و از این قبیل تفکرات که افراد سطحی نگر و احساساتی و شاید هم مذهبی را به هیجان می‌آورد و دست به خشونت و ترور می‌زنند در نگاه اصولگرایی کم نیست.»

 

 

دولت کودن ها


جناب آقای علی مطهری که امروز نحوه برخورد نظام را با نهضت آزادی، منتظری، سحابی درست نمی‌داند و در این مدعایش هم شخصیت علمی شهید مطهری را هزینه می‌کند آیا در خاطر شریفشان نیست که شهید مطهری در مقابل بازرگان و دولت موقت چه موضعی داشتند؟! جنابعالی که خودتان را در هر حوزه صاحب نظر  و نظام را بر خطا می‌دانید ، و از عنوان پدر شهیدتان هم سوء استفاده می کنید ای کاش ذره‌ای به آرمان‌های آن شهید بزرگ پای بند بودید!!


شهید فضل‌الله محلاتی نقل می‌کند:


«استاد در مورد دولت موقت می‌گفتند: هر کدام از دولت‌های گذشته اسمی داشتند، مثلا دولت آشتی ملی و ... من دولت موقت را «دولت کودن‌ها» می‌نامم. این‌ها آن قدر بی‌شعورند و به حدی غرور بر وجودشان مسلط شده که خود را در مقابل امام صاحب نظر می‌دانند!»(حمیدرضا سیدناصری/ پاره‌ای از خورشید/ ص402)


جناب آقای مطهری با استناد به همین حرف پدر محترمتان، و بدون تغییر در کلام ایشان عین آن جملات امروز در مورد شما صدق می‌کند، شما آن قدر بی‌شعورید و به حدی غرور بر وجودتان مسلط شده که در مقابل رهبر انقلاب خودتان را صاحب نظر می‌دانید؟!