دولت و استفاده ابزاری از مطالبات فرهنگیان

«صفت‌الله صالحی» از فعالین سیاسی استان در وبلاگ خود در مطلبی تحت عنوان «صاف ، شفاف و صریح بفرمائید عدم دخالت در انتخابات یعنی چه ؟» در تاریخ  3 اردیبهشت 94 نوشت:

«... حرکت‌های سازمان یافته‌ای نیز همانند مطالبات فرهنگیان تحت عنوان اعتصاب وتحصن سکوت شکل می‌گیرد که نشان دهنده نوعی حمایت از این نوع حرکت‌ها که در پشت سر این‌ها افرادی معلوم الحال وشناخته شده در جریان فتنه 88 سنگر گرفته‌اند واز عواطف پاک بسیاری از فرهنگیان سوء استفاده می‌نمایند ضمن اینکه اذعان داریم فرهنگیان عزیز ما مستحق رسیدگی به وضعیت معیشتی مناسب می‌باشند و اهداف این حرکات جهت‌گیری انتخاباتی وبهره برداری سیاسی دارد و برخی از دولتی‌ها تلاش دارند با پرداخت قانونی مطالبات به این قشر فرهیخته تفهیم نمایند این دولت موفق گردید مطالبات سالیان دراز شما را پرداخت نماید وموجب رضایتمندی ودر نهایت انتقال این رضایت به دانش آموزان در آغاز سال تحصیلی آینده گردد»

«صفت‌الله صالحی» بعد از اشاره به اظهارات جهانگیری در شورای مرکزی حزب کارگزاران در عبارت فوق به تجمعات اعتراضی معلمین اشاره نموده و این تجمعات را «حرکت‌هایی سازمان یافته» توصیف می‌کند و تلویحا سازمان‌دهی این تجمعات را به دولت نسبت می‌دهد که به دنبال «بهره‌برداری سیاسی» از این تجمعات و استفاده سیاسی از آن در «انتخابات اسفند 94» است.


آیا برنامه هسته ای ایران صرفه اقتصادی دارد؟

آیا برنامه هسته‌ای ایران صرف اقتصادی دارد؟

قبل از این که به این سوال پاسخ بدهیم لازم است به چند نکته توجه کنیم:

1 ـ ایران قبل از توسعه برنامه هسته‌ای تحریم بود؛ سال 82 هم که برنامه هسته‌ای تعلیق شد، تحریم‌ها را برنداشتند.

2 ـ غرب پس از 12 سال بازرسی بی‌سابقه بهتر از هرکس می‌داند که برنامه هسته‌ای ایران کمترین انحرافی نداشته است. آنها همچنین بهتر از هرکس می‌دانند که به کدام رژیم‌ها در منطقه کمک کرده‌اند تا سلاح هسته‌ای بسازند. بنابراین مسئله این نیست که ما - به فرض محال- برنامه هسته‌ای را بدهیم و دیگر هزینه اقتصادی از جانب تحریم‌ها تحمیل کشور نشود.

3 ـ طبق اظهارات امثال کری و وندی شرمن و جاش ارنست و جن ساکی و... مطمئنا بلافاصله بعد از مساله هسته ای بهانه تحریم‌ها را به موضوعات دیگر منتقل می‌کنند.

بر اساس دلایل فوق این پرسش از ریشه باطل است

در واقع مسئله اصلی این است که دشمن در حوزه اقتصادی - برخلاف سایر حوزه‌ها- نقطه ضعفی یافته است و تا این نقطه ضعف وجود دارد، از ضربه زدن دریغ نخواهد کرد.

بنابراین راه حل درست مسئله نه به «بی‌ارزش تلقی کردن فناوری هسته‌ای بومی» بلکه از بیبن بردن آن نقطه ضعف است و این همان است که در منطق رهبر حکیم انقلاب با عنوان «اقتصاد مقاومتی» و اینکه «کلید حل مشکلات اقتصادی در لوزان و ژنو و نیویورک نیست، در داخل کشور و در تقویت تولید داخلی است» بیان شده است.

بازیگران متقلب سیاست در ایران


یکی از نقش‌آفرینان اصلی در فتنه 88 مدعی حق‌الناس بودن رأی مردم و لزوم حفظ اخلاق شد.
محمد خاتمی در دیداری گفت نباید در انتخابات محدودیت ایجاد شود و باید از رأی مردم صیانت شود و این است معنای حق‌الناس بودن رأی مردم.
وی در بخشی از سخنان خود با یادآوری اینکه حکومت دارای حد است و مردم دارای حق هستند گفت: «روح ادیان الهی، اخلاق است». ما در عین حال که آزادی و پیشرفت و استقلال می‌خواهیم، جامعه اخلاقی می‌خواهیم و ملاک تشخیص صلاحیت حاکمان نیز میزان پایبندی آنها به اخلاق است.
وی گفت: ما جریان اصلاح‌طلبی را نباید با مجموعه اصلاح‌طلبان یکی بدانیم؛ اصلاح‌طلبان باید تابع جریان اصلاح‌طلبی باشند. عیارسنجش گروه‌های اصلاح‌طلب نیز به میزان پایبندی و اعتقاد آنان به این اصول و معیارهایی است که مردم ایران طی 150 سال گذشته بر مبنای آن حرکت کرده‌اند یعنی آزادی، استقلال و پیشرفت بر مبنای هویت تاریخی و دینی جامعه.
خاتمی گفت: روی جریان اصلاح‌طلبی به سوی جامعه است و باید باشد نه اینکه رویش به قدرت باشد.
این لفاظی‌ها و تظاهر به اصلاح‌طلبی، احترام به انتخاب مردم، پرهیز از قدرت‌طلبی و لزوم رعایت اخلاق در حالی است که خاتمی به واسطه همراهی با مدعیان تقلب، عملاً خط بطلان بر ادعای اصلاح‌طلبی طیف متبوع خود کشید و ثابت کرد برای این طیف و از جمله شخص وی، قدرت‌طلبی حتی به قیمت آشوب و ساختارشکنی و میدان دادن به گروهک‌های ضد انقلاب بر همه چیز ارجحیت دارد. خاتمی در حالی با فتنه‌گران همراهی بلکه آنان را تحریک به مقابله با رأی 25 میلیون نفری مردم کرد حال آن که در پستو و در محافل خصوصی اذعان داشت تقلب در حد 11 میلیون رأی اختلاف امکانپذیر نیست.
درباره ادعای تعلق خاطر به جمهوی اسلامی و استقلال کشور نیز شایان ذکر است که طیف اصلاح‌طلبان و شخص خاتمی بارها مورد تمجید و ستایش مقامات آمریکایی و عربی قرار گرفته‌اند و از جمله بوش جنایتکار بارها تصریح کرد از اصلاح‌طلبان در ایران حمایت می‌کند.




مشکلات مالی سازمان مجاهدین(منافقین)


برخی از منابع مطلع فاش کردند که سازمان مجاهید(منافقین) به شدت دچار بحران های مالی شده است مشکلات اقتصادی در کنار اختلافات درون سازمانی و یاس و ناامیدی اعضای باقی مانده به خاطر ابهاماتی که در برنامه های این سازمان وجود دارد، مرگ مشکوک مسعود رجوی و نقش مریم رجوی در آن و ... باعث شده که این سازمان تروریستی با روزهای سختی مواجه شود بعد از تحقیر سیاسی این سازمان در جریان اخراج از عراق مدتی است که این گروهک به دنبال اعاده حیثیت از دست رفته خود است ولی مشکلات درون سازمانی وضعیت آن ها را به حالت احتضار درآورده است.

برخی تحلیل گران معتقدند سفر مریم رجوی به آمریکا به بهانه شرکت در کنگره در واقع پوششی  برای هدف اصلی سفر وی یعنی  دیدار با حامیان این گروهک رو به انحلال برای حل مشکلات اقتصادی و دیگر مشکلات درون سازمانی بوده است.


آیا مریم رجوی قاتل مسعود رجوی است؟


مرگ مسعود رجوی که به شدت توسط اعضای سازمان مجاهدین مخفی می شود توجه برخی صاحب نظران را به خود معطوف کرده این مساله از چند جهت قابل بررسی است :

1 ـ چرا  مرگ مسعود رجوی تا این اندازه برای سازمان مذکور  مهم است؟

2 ـ آیا مسعود به مرگ طبیعی مرده یا به قتل رسیده است؟

3 ـ نقش مریم رجوی در قتل مسعود چه بوده؟

با توجه به اختلافات درون سازمانی مجاهدین به نظر می رسد مرگ مسعود رجوی یک تصفیه حساب داخلی بین اعضای این شبه سازمان رو به انحلال باشد!