استاد قوامی: «در انتخابات ریاستجمهوری یازدهم مردم به روشنی رای دادند تا تحولات مهمی در عرصههای داخلی و خارجی به وجود بیاید.»
تعلیقه: ملاک و معیار جناب استاد در تعیین روشنی رای مردم مشخص نیست! در انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم و نهم هم همین مردم رای دادند آن موقع رایشان سیاه بود و مبهم و این همه کینه و نفرت جریان متبوع ایشان را به دنبال داشت و حالا در دوره یازدهم لابد این مردم از مریخ آمدند که پیامشان روشن شده!
استاد قوامی: «مشکلات بسیاری در نتیجه عملکرد منفی مدیران و معاونان رده بالا، میانی و پایینی در کشور ایجاد شده بود که مردم پای صندوقهای رای رفتند تا این مشکلات حل شود. به بیان دیگر مردمی که دو سال پیش به پای صندوقهای رای آمده بودند به دنبال تغییر در این شرایط و تحول در مدیریت داخلی و خارجی کشور بودند.»
تعلیقه: به زعم و گمان آقای قوامی کلا مملکت در حال فروپاشی بود دولت قبل هم هیچ کاری نکرده بود و به یکباره جناب آقای قوامی و دوستانشان گریبان پاره کردند و ید بیضای اصلاحات را بیرون آوردند و عصای تدبیر بر زمین انداختند و .... واقعا نام این سخنان را میتوان انتقاد گذاشت!! صاحب نظران در مورد این مساله سکوت کردند(البته سکوتشان علامت رضایت نیست بلکه معتقدند ارزش جواب دادن ندارد)
استاد قوامی: «در این میان ضمن تشکری که از رییسجمهور و مذاکرهکنندگان هستهای برای دست و پنجه نرم کردن با شش قدرت بزرگ دنیا باید داشت، باید تاکید کنم که در این دوسال هیچ تحولی در مدیریت داخلی کشور به وجود نیامده است. اکثر استاندارانی که انتخاب شدهاند با دولت همسو نیستند و ٨٠درصد معاونان دولتی هم در شهرستانها از دولت قبل هستند.»
تعلیقه: نتیجه این که دولت جدید همه کارهایش خوب است و مملکت هم رو به رشد و ... فقط تنها مشکلی که هست این است که چرا همه رفقای آقای قوامی پست و مقامی ندارند!
استاد قوامی: «همین باعث شده است که ما در مواقع زیادی شاهد باشیم که استانداران به خواستههای مردم توجهی نکنند. بدون شک اگر در عرصه سیاست داخلی دولت اقدام بهجا و مناسبی نداشته باشد در سیاست خارجی هم شکست خواهد خورد.»
تعلیقه: در اینجا مراد از «خواستههای مردم» همان رفقای آقای قوامی است در سال 88 هم شاهد بودیم که این گروه در عین این که در اقلیت بودند خود را «مردم» به حساب می آوردند چون کیفیت رایشان خیلی بالاست!
استاد قوامی: «از سوی دیگر با ادامه روندی که از دو سال پیش به کار گرفته شده و ادامه مییابد به نظر میرسد که ما انتخاباتهای موفقی هم در سال جاری نداشته باشیم مگر اینکه دولت به فکر تحول در عرصه داخلی بیفتد.»
تعلیقه: جناب آقای قوامی از چند ماه قبل از برگزاری انتخابات اعلام آمادگی میکنند که در صورت رای نیاوردن دوستانش مشروعیت انتخابات را زیر سوال ببرند و چه دلیلی مهمتر از این که دوستان ایشان رای نیاورده! اساسا انتخابات موفق یعنی حزب متبوع ایشان رای بیاورد و لاغیر! و رای مردم هم در غیر این صورت دیگر روشن نیست و مبهم و تاریک است یعنی ملاک وضوح و روشنی رای مردم انتخاب دوستان ایشان است.
استاد قوامی: به نظر من مهمترین کاری که دولت باید برای ورود به عرصه سیاست داخلی انجام بدهد این است که کابینه را ترمیم کند. معاونان سیاسی، بخشداران و فرماندارانی که از دولت سابق به یادگار ماندهاند تغییر کنند. من شخصا معتقد هستم که وجود استانداران و فرمانداران غیر همسو به پایگاه اجتماعی دولت تدبیر و امید ضربه بزرگی وارد خواهد کرد. ما میبینیم که مردم از این روند بهشدت ناراضی هستند و خواهان تغییر در عرصه سیاست داخلی هستند که دولت باید در این راستا قدمهای بزرگی بردارد که هم در سیاست خارجی موفقتر شود و هم پایگاه اجتماعی وسیعی را که دو سال پیش به امید تحول در عرصههای داخلی و خارجی به پای صندوقهای رای رفتند هم از دست ندهد. البته تا به حال تذکرات زیادی در این مورد به دولت داده شده است که بدنه اجرایی را در شهرستانها با خود هماهنگ کند اما متاسفانه دولت توجه آنچنانی به این موضوع نکرده است.
تعلیقه: در این بند استاد قوامی راهکاری برای حل مشکلات در انتخابات آتی میدهد تغییر فرمانداران، استانداران و ... و از طرف دیگر استفاده بیشتر از اصلاح طلبان، و...
در انتخابات ریاست جمهوری دوره نهم هم همین دوستان اصلاحطلب هاشمی رفسنجانی را به شدت تخریب میکردند اما وقتی دیدند کاندیدای مورد نظرشان با رای حداقلی از گردونه رقابت حذف شد و آقای هاشمی علی رغم تخریب آنها به دور دوم راه پیدا کرد شروع به حمایت از آقای هاشمی کردند اما نکته جالب این است که حمایت این چهرههای تندرو و برخی واکنشها و اظهاراتشان باعث شد که با کمال ناباوری احمدینژاد رای بیاورد!
از این دست اتفاقات در این دو دهه اخیر زیاد شاهد بودیم اما این که آقای قوامی و دوستانشان هنوز هم فکر میکنند مشی سیاسی تند و افراطی ایشان و دوستانشان هنوز هم مشتری خواهد داشت خوابی است که اضغاث احلامش نامند!
یکی از نقشآفرینان اصلی در فتنه 88 مدعی حقالناس بودن رأی مردم و لزوم حفظ اخلاق شد.
محمد
خاتمی در دیداری گفت نباید در انتخابات محدودیت ایجاد شود و باید از رأی
مردم صیانت شود و این است معنای حقالناس بودن رأی مردم.
وی در بخشی از
سخنان خود با یادآوری اینکه حکومت دارای حد است و مردم دارای حق هستند گفت:
«روح ادیان الهی، اخلاق است». ما در عین حال که آزادی و پیشرفت و استقلال
میخواهیم، جامعه اخلاقی میخواهیم و ملاک تشخیص صلاحیت حاکمان نیز میزان
پایبندی آنها به اخلاق است.
وی گفت: ما جریان اصلاحطلبی را نباید با
مجموعه اصلاحطلبان یکی بدانیم؛ اصلاحطلبان باید تابع جریان اصلاحطلبی
باشند. عیارسنجش گروههای اصلاحطلب نیز به میزان پایبندی و اعتقاد آنان به
این اصول و معیارهایی است که مردم ایران طی 150 سال گذشته بر مبنای آن
حرکت کردهاند یعنی آزادی، استقلال و پیشرفت بر مبنای هویت تاریخی و دینی
جامعه.
خاتمی گفت: روی جریان اصلاحطلبی به سوی جامعه است و باید باشد نه اینکه رویش به قدرت باشد.
این
لفاظیها و تظاهر به اصلاحطلبی، احترام به انتخاب مردم، پرهیز از
قدرتطلبی و لزوم رعایت اخلاق در حالی است که خاتمی به واسطه همراهی با
مدعیان تقلب، عملاً خط بطلان بر ادعای اصلاحطلبی طیف متبوع خود کشید و
ثابت کرد برای این طیف و از جمله شخص وی، قدرتطلبی حتی به قیمت آشوب و
ساختارشکنی و میدان دادن به گروهکهای ضد انقلاب بر همه چیز ارجحیت دارد.
خاتمی در حالی با فتنهگران همراهی بلکه آنان را تحریک به مقابله با رأی 25
میلیون نفری مردم کرد حال آن که در پستو و در محافل خصوصی اذعان داشت تقلب
در حد 11 میلیون رأی اختلاف امکانپذیر نیست.
درباره ادعای تعلق خاطر به
جمهوی اسلامی و استقلال کشور نیز شایان ذکر است که طیف اصلاحطلبان و شخص
خاتمی بارها مورد تمجید و ستایش مقامات آمریکایی و عربی قرار گرفتهاند و
از جمله بوش جنایتکار بارها تصریح کرد از اصلاحطلبان در ایران حمایت
میکند.